طرز تفکر، بینش و زاویه نگاه هرکس به اطرافش، غم و شادی و اندوه و نشاط او را رقم می زند. پول نداشتن یا به مقدار دلخواه نداشتن آنقدر دردناک و ناراحت کننده نیست که دیدگاه شخصی هر فرد نسبت به این مقوله ها دردناک است.
کسی در چنین شرایطی بیش از همه آسیب می بیند، که یک زاویه نگاه نادرست و تصور منفی راجع به دارایی و ثروت داشته باشد.
به گزارش برترین ها شرکت بین المللی ماشین های تجاری (International Business Machines-IBM) گرچه به عنوان یک شرکت در میان صدها شرکت دیگر در جهان به شمار می رود، اما تاریخچه یک قرن حضور در مراحل مختلف تکامل اندیشه و عمل بشری از IBM شرکتی پدید آورده که همواره جایگاه ویژه جهانی خود را در عرصه کسب و کار حفظ کرده است.

یک خانواده خلاق و خستگی ناپذیر (توماس واتسون پدر و پسر) در خلق این سازمان و رشد و پویایی آن طی ده ها سال نقش خاص داشته اند و توانسته اند شرکت را از حوزه تولید ماشین تحریر و ماشین حساب در ده ها سال پیش، آرام آرام به عرصه فناوری اطلاعات و ارتباطات وارد کنند و آن را به بزرگ ترین شرکت تولیدکننده رایانه در جهان با ویژگی های شخصی و تجاری را در سازمان های آموزشی، علمی، صنعتی و خدماتی برای کمک به حل مهم ترین مشکلات صنعتی، اجتماعی و بهداشتی برعهده گرفته است.
این تجربه موفق یک سده تلاش ساماندهی شده است که در دنیای پررقابت کنونی و در میان رقیبان جدی باسابقه و مدعیان جوان با انگیزه، شرکت را در صدر آورده و از «HP»، «مایکروسافت» و «دل» فراتر نشانده است.

گرچه آنچه امروزه به نام IBM شناخته می شود شرکتی است که رسما در 15 ژوئن 1911 در نیویورک به عنوان (Computing C.T.R Tabulating-Recording) شکل گرفت، اما ریشه آن به اواخر قرن نوزدهم برمی گردد. به گزارش برترین ها در سال 1880 اولین ثبات دیجیتال توسط الکساندر دی (A.Dey) ابداع شد. مهاجرت فراوان به آمریکا در دهه 1890 مسئولین را واداشت برای انجام محاسبات جمعیتی به دنبال یک ابزار محاسباتی موثر باشند.

برنده این مناقصه هرمان هولریت (H.Hollerith) بود که در سال 1896 شرکت ماشین های محاسبه را تاسیس کرد. در سال 1911 چارلز فلینت (C.Flint) مپیک سازمان دهنده برجسته، ادغام شرکت هولریت با دو شرکت ITR و ESCO را مهندسی کرد و شرکتی به نام C.T.R پدید آمد که در حوزه ساخت و فروش ماشین ها در محدودده مقیاس تجاری و ثبات های صنعتی زمان و تولید ماشین تحریر و کارت های پانچ فعالیت می کرد.

پس از تشکیل شرکت جدید، جورج فیرچایلد (G.fairchild) رئیس شرکت جدید شد، اما رشد سریع و تنوع محصولات شرکت، مدیریت را دشوار کرده بود و فلینت را واداشت تا سه سال بعد، یعنی 1914، از توماس واتسون (T.Watson) 40 ساله دعوت به عمل آورد تا به شرکت بپیوندد و رهبری آن را برعهده گیرد.

در سال های پس از جنگ جهانی اول، مهندسان شرکت مکانیسم های جدیدی را برای رفع نیاز مشتریان توسعه دادند. رشد فزاینده فعالیت های C.T.R، نام شرکت را در قیاس با فعالیت هایش محدود می کرد، به همین جهت در سال 1924 نام شرکت، رسما از C.T.R به IBM تغییر یافت. از آن پس کسب و کار شرکت، هم در بعد جغرافیایی و هم در بعد وظیفه ای گسترش یافت.

پیوستن توماس واتسون به شرکت SR، نقطه عطف در تاریخ IBM محسوب می شود. واتسون دستیار الکساندر گراهام بل بود و با استفاده از تجارب خود در شرکت قبلی (NCR) یک سری تاکتیک های موثر در کسب و کار را به کار برد. او به خدمات مشتریان تمرکز و به انگیزه های فروش و توجه به کارکنان تاکید کرد.

واتسون با برنامه هایی مانند تشکیل تیم های ورزشی کارکنان و سفرهای تفریحی خانوادگی، روحی جدید در شرکت دمید. شعار موردعلاقه او یعنی «تفکر» (Think) نقل زبان کارکنان شد.

واتسون خود در این باره می گوید: «ما باید از طریق گوش دادن، بحث کردن، مشاهده کردن و فکر کردن باید بگیریم. نباید هیچ یک از این راه های یادیگری را کنار گذاشت. مشکل بیشتر ما این است که در فکر کردن درنگ نمی کنیم، چون کار سختی است. تمام مسائل دنیا را به آسانی می توان حل کرد اگر انسان ها بخواهند فکر کنند».

بعد از پیوستن واتسون، شرکت بر تولید ماشین های محاسبه در مقیاس بزرگ تجاری برای شرکت ها تمرکز و بازار محصولات اداری کوچک را رها کرد. در چهار سال اول مدیریت او، درآمد بیش از دو برابر شد و به 9 میلیون دلار رسید.

او همچنین حوزه فعالیت های شرکت را به اروپا، آمریکای جنوبی، آسیا و استرالیا گسترش داد. واتسون همواره به تعهد انجام خدمت به مشتری تاکید داشت و می گفت: «دیگران هم می توانند سخت افزار بسازند، اما وجود ریشه ایده ارائه خدمت در نهاد ما مهم است. هیچ یک از ما نیست که برای کمک به مشتری و رفع مشکل یک دستگاه پول پرداز یا چیز دیگری از جا برنخیزد. ارائه خدمت مقوله ای است که بسیاری از شرکت ها آن را فراموش کرده اند. IBM یعنی ارائه خدمت».

در دهه 1930 باوجود انقباض بزرگ، واتسون مراقب کارکنانش بود. درحالی که بسیاری از شرکت ها بسته می شوند او کارکنانش را مشغول تولید ماشین های جدید نگاه می داشت. او در سال 1932 یک واحد مهندسی و تحقیقی و توسعه برای پشتیبانی خط تولید دایر کرد. سال بعد یکی از بهترین آزمایشگاه های R&D را افتتاح کرد.

IBM جزء اولین شرکت هایی بود که در سال 1934 بیمه عمر را برای کارکنان خود فراهم ساخت. دریافتی از سود فروش و پرداخت دستمزد در تعطیلات و توجه به آموزش کارکنان از دستاوردهای مدیریت واتسون بود. شعار او برای IBM، صلح جهانی از طریق تجارت جهانی بود و سمبل او تفکر و میراث او ارائه خدمت. او به هنگام مرگ در سال 1956، تعداد کارکنان را به 72 هزار و 500 نفر و درآمد را به 892 میلیون دلار رسانده بود.

به گزارش برترین ها بلافاصله پس از مرگ او، پسرش توماس واتسون IR رهبری شرکت را برعهده گرفت. این در زمانی بود که شرکت رشد انفجارگونه داشت و واتسون پسر به خوبی شرکت را در کوران گذار از عصر ماشین تحریرهای مکانیکی به عصر رایانه هدایت و رهبری کرد. تحت هدایت واتسون، نوآوری هایی در بازاریابی رخ داد. او اجزایی مانند سخت افزار، نرم افزار و خدمات را به صورت مجزا نیز عرضه کرد و این باعث تولد یک صنعت چندمیلیارد دلاری نرم افزار و خدمات رایانه شد که IBM امروزه رهبری آن را برعهده دارد.

در دوران رهبری واتسون، IBM از یک کسب و کار متوسط به یکی از بزرگ ترین شرکت های صنعتی جهان تبدیل شد. در سال 1971 که او به دلیل عارضه سکتی قلبی سمت خود را رها کرد، تعداد کارکنان، 270 هزار نفر و درآمد به 3/8 میلیارد دلار رسیده بود. او تا سال 1984 به عنوان عضو هیئت مدیره در ارتباط با شرکت بود و در سال 1993 در سن 79 سالگی فوت کرد.

دهه 1970 پایان بیش از نیم قرن رهبری خانواده واتسون بر IBM بود. از 1971 تا 1993 که گرستنر (L.Gerstner) رهبری شرکت را به دوش گرفت، لارسن، کری، اپل و اکرز به عنوان مدیرعامل، شرکت را هدایت می کردند. پسر توماس واتسون در سال 1953 بیانیه خط مشی IBM را منتشر کرد.

امروزه بیانیه ماموریت شرکت چنین نوشته شده است: «تلاش ما در IBM خلق، توسعه و ساخت پیشرفته ترین فناوری های اطلاعاتی صنعتی شامل سیستم های رایانه، سیستم های شبکه، حافظه ها و ریزاکتلرونیک است. ما این فناوری های پیشرفته را از طریق راه حل های حرف های و ارائه خدمات در سراسر دنیا به ارزش برای مشتریان ترجمه و تبدیل می کنیم».

توجه به منابع انسانی به عنوان رکن اصلی سازمان از بدو تأسیس شرکت در اندیشه های توماس واتسون وجود داشت و تا امروز همین خط مشی دنبال شده است. IBM پدید آمد، پایدار ماند و گسترش یافت و توسط جمعی از انسان های مستعد، توانا و دل سوز، در چند دهه، یکی از تحسین برانگیزترین سازمان های جهانی بنیان گذاشته شد.

بی جهت نبود که واتسون در سال 1957 گفت: «IBM شرکتی است متشکل از انسان ها نه ماشین ها، شخصیت ها نه محصولات، افرد انسانی نه ابزار مادی». هم اکنون تعداد کارکنان شرکت به 329 هزار نفر رسیده است. در زمینه آموزش نیز شرکت در سال 1993 با ایجاد «مدرسه خانه» (School House) زمینه آموزش گسترده کارکنان را فراهم ساخت و به همه واحدهای خود نوشت: از این پس شرکت IBM را باید یک نظام در حال یادگیری مستمر به شمار آورد.

در سال 2004، IBM با 3284 پتنت برای دوازدهمین سال پیاپی رکورد بیشترین حق ثبت اختراع شرکت ها را در آمریکا به دست آورد. در چهار سال اخیر همواره بیش از 3000 حق ثبت اختراع در سال ثبت کرده و تنها شرکتی است که به رکورد بیش از 2000 ثبت اختراع در سال دست یافته است. تلاش توماس واتسون بنیانگذار شرکت باعث شد که پس از 45 سال کوشش مستمر از 1911، درآمد شرکت در سال 1956 به 892 میلیون دلار برسد. واتسون پسر بعد از 15 سال رهبری، فروش شرکت را به 3/8 میلیارد دلار رساند.

در انتهای سال 2005 و در زمان رهبری پالمیسانو، این درآمد به 29/96 میلیارد دلار با سود خالص 4/8 میلیارد دلار بالغ گشته است و بدین ترتیب شرکت با دارایی 109 میلیارد دلاری در مقام بیستم جایگاه 500 شرکت برتر جهان (FORTUN500) و برتر از همه شرکت های رایانه ای قرار گرفته است. اما پالمیسانو بیش از هر چیز به «نوآوری» تکیه دارد و رمز حیات IBM را نوآوری می داند.

تا دو دهه پیش کمتر کسی می توانست تصور کند که در دنیای پرشتاب رایانه و فناوری اطلاعات و ارتباطات، شرکت هایی نظیر «مایکروسافت» و «دل» قد برافرازند و به مصاف پیشکسوتانی همچون HP و IBM برخیزند. با درک این تغییرات شتابناک است که پالمیسانو مدیرعامل فعلی شرکت معتقد است «ما از کشته عبور کرده ایم». او درصدد بازاریابی رشد مجدد این تحول عظیم و بازگشت IBM به دوران مجدد عظمت است. پالمیسانو در سال 2004 بخش رایانه های شخصی را به یک سرمایه دار مشهور چینی فروخت و 30 درصد کارکنان مربوطه را در کارخانجات اروپایی اخراج کرد.

آیا او با عبور از گذشته و چشم دوختن به درآمد 500 میلیارد دلاری در سال می تواند آینده را از آن خود نگه دارد. خود او هرگز تا این حد راجع به آینده خوش بین نیست.